تسلطِ مسلک ذهنی درون گرایانه

قسمتی از من در نیست جا مانده و با مرگ هستی به آنش می پیوندم.

تسلطِ مسلک ذهنی درون گرایانه

قسمتی از من در نیست جا مانده و با مرگ هستی به آنش می پیوندم.

هیچ شروع تمدن است،تمدنی که در آن ارزش ها با حضور ساطع دگرگونی بشر پا به فراموشی گذاشته اند و من ((هیچی)) ابدی در این شکل انسانی دیگر به عنوان یک فرد در توهم تمدن ابندایی اش جای دارد تا خویش را فرای خود دریابم.
حال تمامی تعاریفی که برای انسان ها می شود از دریچه من هرگز عبور نخواهد کرد.از این رو،نه با کسی موافقت نه مخالفت خواهم کرد زیرا وجودی که نباشد نیازی به این دو مسئله برای اثباتش ندارد.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

شاد

Monday, 20 February 2017، 12:19 AM

لحظات شاد

کجای سایه ام ایستاده اید؟

که با نگاه هر هرزه ی ممتد بر لب به پهنای سپید بلورین دعوت

بر تن

بر رگ

شاید سفیدی چشمان گشاده بر حرف

چنان صغیر بر گام

کشیده اید لبخند، صورتی که هر شامگاه متغییرترین پوست من است که با دژ تبسم فاحشگان سایه پوش

می شکند

آری چنان خورد و ناهمگن که تکه ای از من برای (گمنامی) می شود صورت،

صورت شاد تن فروختن

صورت شاد تنیده

صورت شاد انبوهی از خاکستر

زیر دست

زیر رگ

زیر لحظات شاد

می شوند هی لبخند و گذر از دالان تلخش

 و نمی دانم اینان دامند یا من!

موافقین ۰ مخالفین ۰ 17/02/20
Pain Shira

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی