تسلطِ مسلک ذهنی درون گرایانه

قسمتی از من در نیست جا مانده و با مرگ هستی به آنش می پیوندم.

تسلطِ مسلک ذهنی درون گرایانه

قسمتی از من در نیست جا مانده و با مرگ هستی به آنش می پیوندم.

هیچ شروع تمدن است،تمدنی که در آن ارزش ها با حضور ساطع دگرگونی بشر پا به فراموشی گذاشته اند و من ((هیچی)) ابدی در این شکل انسانی دیگر به عنوان یک فرد در توهم تمدن ابندایی اش جای دارد تا خویش را فرای خود دریابم.
حال تمامی تعاریفی که برای انسان ها می شود از دریچه من هرگز عبور نخواهد کرد.از این رو،نه با کسی موافقت نه مخالفت خواهم کرد زیرا وجودی که نباشد نیازی به این دو مسئله برای اثباتش ندارد.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۲ مطلب با موضوع «سازه انگاری» ثبت شده است

حماقتی طنز آلود معدوم از تفکر برای رویا رویی با خود از من دور می شود...

  

من یک غیر ایرانی،نه به معنی یک مفهوم کهنه در مسیر،نژاد و یک اصل تعریفی دامن گیرِ ذهن و تن،بلکه یک مبارزه به روش پرده برداری از آنچه ناشناخته است می پردازم.بیان این ستیزه جویی آنچه در خود می بیند می خواهد نه در زبان،رفتار و اخلاق.

حماقتی دیگر که در این هوای نا سازگار زنده است فقط یک مسئله می باشد.اصل ایرانی بودن برای پرستش زمان و مکان که به شدت زشت تر و نا پسند تر از این گنداب ندیده ام،حال آنکه زیر بنای هریک از این دو موضوع چیزه دیگریست به نام زندگی بحرانِ هویت در زیر آب های مانده بروی لجن.

دیگر بودن،نه بدان خفگی گم شده در حالی که گذشت؛ آنچنان چیزی که انسان ربوده یا بهتر بگویم؛پس کنون بودن در بُعد هست،نه شناور در هویت شکارچی جسم بی سایه؛غرق کردن جسم شناور به خاطربودن هویت انسان،مرگ و سایه به منظور یک الگو که آنرا پرهنگار می نامم.رهانیدن از داستان و کاویدن در نوشتن.حال به آن نوع اندیشیدن می اندیشم،رویای پر چاله را در پیشانی ایرانیان و مخصوصا برخورداری ازین کلمه،که چگونه بهتر و برتر در رویا تصویر می شود ،شک کنونی مرا اینگونه بر انگیخته می کند؛خباثتی دو طرفه به منظور تصاحب از نوعی غریزه زیستن برای مکاشفه هر چه گندیده در اخلاق می پندارم.این نوع خباثت در معرض ابهام و واژگونگی من ریزتر از آنچه به تصویر کشیده شده می رسد.جانشینی اصل هر تعریف در الگو پیش مرگ گرایانه ی رفتار-کلماتی پنهان به جای آگاهی و دومین مرض هر انسان ایرانی که حتی بیماری نامیدن آن مهمل است، تبدیل به یک ((outer criteria )) فرا گُم جهان شدگی مورّب،من آنرامی نامم میشود.جنینی در مقابل انسان که از آن پس خوراک لحظه را چنگ می زند،بلع یک عمل فیزیکی را نمیداند و فقط برای ساختنش آنرا تبدیل به فرزندانی چون سیالات نارس در لحظه متولد شدنش از واژینال واژگانی اش مانند جهشی ژنتیکی آنرا به ارث می برد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 02 February 16 ، 20:05
Pain Shira


در کتاب اراده معطوف به قدرت، نیچه از هیچ انگاری ارزش ها سخن می گوید. وی می داند که ارزش ها سازه های بنیادی شکل گرفته مسیحیت [ادیان]، باورها ی اخلاقی آن در جامعه است.
.............................
What does nihilism mean? that the highest values devaluate themselves. The aim is lacking; ''why'' finds no answer
..............................

حال به چه صورت وی این سازه ها را در [هدف و آرمان] شناسایی می کند که به جمله Aim is lacking می رسد.هدف از آنچه برای چیزی ساخته می شود که درست بعد از این مرحله ساخته شده است [آرمان] . به طور شفاف تر هدف همان سازه ارزشی است برای سازه آرمان در نظر گرفته می شود تا تداعی کننده یک مسیر برای رسیدن به آرمان باشد و این مسیر همان اعتقاد است.در اصل مسیحیت [ادیان] هیچ وقت هدفِ خود آرمان نیست؛ همان طور که مسیح نماد خدا بود نه اصل آرمان [خدا] . دلیل این است برای رسیدن به اصل سازه ارزشی آرمان وجود سازه هدف نیاز است و این هدف در اصل همان چیزیست که مسیحیت [ادیان] هزاران سال است کمبود آن را در خویش احساس می کنند و مسیر برای رسیدن همیشه ادامه دارد و این نوع ایمان به یک پوشش کلماتی پوچ ِگردشی [اخلاق] مبدل شده است.
سوالی که دارم این است، سازه هدف برای تشکیل به چه جیز های قبل یا بعد از آن برای رسیدن به آرمان نیاز دارد؟
نفوذ ارزش مفهوم خالص سازه های ارزشی در خود کلمه هدف و آرمان بیان نمی شوند بلکه تداعی زنجیره وارِ معیارهای آن ارزش ها برای اشاره به یک مفهومِ بکار رفته می شود [یعنی باور به هیچ چیز در ادیان اما این هیچ انگاری شکلی ثابت شده میان خدا،آرمان،انسان و هدف دارد] . پس زمانی که نیجه در داشتن هدف چیزی جز هیچ انگاری نمی بیند و جوابی نمی یابد،نمی سازد،حتی پاسخی نمی دهد به این منظور می توان دانست وی با خرد نمودن مفهو م اشاره شده سازه ارزشی دوم (هدف) زیر ساخت که همان مسیر (اعتقاد) یک مجموع از معیار هی ارزشی را کم میکند،نه فقط به منظور ویرانی ارزش ها بلکه برای اشاره به شناخت ارزشِ هیچ انگاری که سازه ای ندارد.

ُسازه انگاری- مهرزاد ماهیار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 17 October 15 ، 19:11
Pain Shira