تسلطِ مسلک ذهنی درون گرایانه

قسمتی از من در نیست جا مانده و با مرگ هستی به آنش می پیوندم.

تسلطِ مسلک ذهنی درون گرایانه

قسمتی از من در نیست جا مانده و با مرگ هستی به آنش می پیوندم.

هیچ شروع تمدن است،تمدنی که در آن ارزش ها با حضور ساطع دگرگونی بشر پا به فراموشی گذاشته اند و من ((هیچی)) ابدی در این شکل انسانی دیگر به عنوان یک فرد در توهم تمدن ابندایی اش جای دارد تا خویش را فرای خود دریابم.
حال تمامی تعاریفی که برای انسان ها می شود از دریچه من هرگز عبور نخواهد کرد.از این رو،نه با کسی موافقت نه مخالفت خواهم کرد زیرا وجودی که نباشد نیازی به این دو مسئله برای اثباتش ندارد.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۴ مطلب در اکتبر ۲۰۱۵ ثبت شده است


در کتاب اراده معطوف به قدرت، نیچه از هیچ انگاری ارزش ها سخن می گوید. وی می داند که ارزش ها سازه های بنیادی شکل گرفته مسیحیت [ادیان]، باورها ی اخلاقی آن در جامعه است.
.............................
What does nihilism mean? that the highest values devaluate themselves. The aim is lacking; ''why'' finds no answer
..............................

حال به چه صورت وی این سازه ها را در [هدف و آرمان] شناسایی می کند که به جمله Aim is lacking می رسد.هدف از آنچه برای چیزی ساخته می شود که درست بعد از این مرحله ساخته شده است [آرمان] . به طور شفاف تر هدف همان سازه ارزشی است برای سازه آرمان در نظر گرفته می شود تا تداعی کننده یک مسیر برای رسیدن به آرمان باشد و این مسیر همان اعتقاد است.در اصل مسیحیت [ادیان] هیچ وقت هدفِ خود آرمان نیست؛ همان طور که مسیح نماد خدا بود نه اصل آرمان [خدا] . دلیل این است برای رسیدن به اصل سازه ارزشی آرمان وجود سازه هدف نیاز است و این هدف در اصل همان چیزیست که مسیحیت [ادیان] هزاران سال است کمبود آن را در خویش احساس می کنند و مسیر برای رسیدن همیشه ادامه دارد و این نوع ایمان به یک پوشش کلماتی پوچ ِگردشی [اخلاق] مبدل شده است.
سوالی که دارم این است، سازه هدف برای تشکیل به چه جیز های قبل یا بعد از آن برای رسیدن به آرمان نیاز دارد؟
نفوذ ارزش مفهوم خالص سازه های ارزشی در خود کلمه هدف و آرمان بیان نمی شوند بلکه تداعی زنجیره وارِ معیارهای آن ارزش ها برای اشاره به یک مفهومِ بکار رفته می شود [یعنی باور به هیچ چیز در ادیان اما این هیچ انگاری شکلی ثابت شده میان خدا،آرمان،انسان و هدف دارد] . پس زمانی که نیجه در داشتن هدف چیزی جز هیچ انگاری نمی بیند و جوابی نمی یابد،نمی سازد،حتی پاسخی نمی دهد به این منظور می توان دانست وی با خرد نمودن مفهو م اشاره شده سازه ارزشی دوم (هدف) زیر ساخت که همان مسیر (اعتقاد) یک مجموع از معیار هی ارزشی را کم میکند،نه فقط به منظور ویرانی ارزش ها بلکه برای اشاره به شناخت ارزشِ هیچ انگاری که سازه ای ندارد.

ُسازه انگاری- مهرزاد ماهیار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 17 October 15 ، 19:11
Pain Shira

حماقتی طنز آلود معدوم از تفکر برای رویا رویی با خود از من دور می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 15 October 15 ، 16:20
Pain Shira

تمام هستی من محدود به جسم و تمام نامحدوم نیستی است که برای رهایی از خود به من می رسد و من با خود و غیر دیگر،رویایی انکار نشدنی در وجودی ناباورانه برای رسیدن و نرسیدن درون را نمی کاود؛بلکه جامه لغات زشت و نا مفهوم انسانی را دریده و به آنچه هست می هستد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 15 October 15 ، 16:19
Pain Shira

به سادگی زیبایی مردمک های تراشیده

که از غرولند و هجومِ امیدهای وقت و بیوقتتان بر دوش خاکستری خورشید

سایه می افکند چنان که قهر هزار ساله زمین در جدال دوری با آسمانش است،

نه می گویم.

که

 هیچ بشارتی را ارزانی شما جز فرو رفتگی باطنتان نمی دانم.

 بریدگی مرزِ چهره تکان دهنده انسان و دستانی که بر آن چال می شود

 در این حضور یافتگی هراس و زندگی

تصویر مقطع جسمتان است،

و در این هنگام

زنگار شیشه ای در هیبت پنجره معنکس می شود،

چاله ای در گودال وجود که جسم را می چروکاند بسان ناله ها و پژواک آواز کودکان در فصل یگانگی.

مانند

رعدی که بر دست می گیرد

در افسار زینت بخش آهنگ ها

و در لاجورد موج طنین افکن ضربه ها

هیچ تن زخم و چرکین نمی خواهدش

مواجهی سخت  و درد اگاهی را...

شور و بیمِ آماس گشته در جماع گندیده سایه ها

دراین میهمانی(هستی) که میزبان صندلی است که بر آن لگد کوبیده می شود(نیستی)

صدا می لرزد،

حنجره کالبد شکافته آخرین حرف است

 که قبل از همیشگی برای نبودن

 چهار چوبه دیوار

  را بروی ذهن نقاشی می کند به نام "حماسه"  در حضور دو نسل که پی در پی جمود گشته اند،

 اصل گذشتگان تاریخِ سرسام آورکه در تکوین مجدد زمان به سر می برد،

قالب کاذب دستورات زبانی

و

آلایندگان جنبش خدایی

 در گنجایش آفرینش ابتدایی حیوانان است

که

ارزش و کابوس بعد از آن؛

اعتقاد

در زیر قدم هایت می فرساید

و

 با اعتماد هر کس در هرجای زمین

با 

 زورق شبح گونه برای نجات انسان می دود

موج  می گردد

نسیم در نمناکی خونابه ها....

 دیریست

  گلوگاه خشکیده منظره در دره های سیاه رو به بی نهایت ترین درها

سکوت می کند.

ابتدا در جلوه ی انسانی

نیست در فاصله

 مکان که یاس در زمانش می روید همچنان...

 

 

مهرزاد ماهیار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 01 October 15 ، 20:09
Pain Shira