تفسیر سازه انگاری در باب هیچ انگاری نیچه
در کتاب اراده معطوف به قدرت، نیچه از هیچ انگاری ارزش ها سخن می گوید. وی
می داند که ارزش ها سازه های بنیادی شکل گرفته مسیحیت [ادیان]، باورها ی
اخلاقی آن در جامعه است.
.............................
What does nihilism mean? that the highest values devaluate themselves. The aim is lacking; ''why'' finds no answer
..............................
حال به چه صورت وی این سازه ها را در [هدف و آرمان] شناسایی می کند که به
جمله Aim is lacking می رسد.هدف از آنچه برای چیزی ساخته می شود که درست
بعد از این مرحله ساخته شده است [آرمان] . به طور شفاف تر هدف همان سازه
ارزشی است برای سازه آرمان در نظر گرفته می شود تا تداعی کننده یک مسیر
برای رسیدن به آرمان باشد و این مسیر همان اعتقاد است.در اصل مسیحیت
[ادیان] هیچ وقت هدفِ خود آرمان نیست؛ همان طور که مسیح نماد خدا بود نه
اصل آرمان [خدا] . دلیل این است برای رسیدن به اصل سازه ارزشی آرمان وجود
سازه هدف نیاز است و این هدف در اصل همان چیزیست که مسیحیت [ادیان] هزاران
سال است کمبود آن را در خویش احساس می کنند و مسیر برای رسیدن همیشه ادامه
دارد و این نوع ایمان به یک پوشش کلماتی پوچ ِگردشی [اخلاق] مبدل شده است.
سوالی که دارم این است، سازه هدف برای تشکیل به چه جیز های قبل یا بعد از آن برای رسیدن به آرمان نیاز دارد؟
نفوذ ارزش مفهوم خالص سازه های ارزشی در خود کلمه هدف و آرمان بیان نمی
شوند بلکه تداعی زنجیره وارِ معیارهای آن ارزش ها برای اشاره به یک مفهومِ
بکار رفته می شود [یعنی باور به هیچ چیز در ادیان اما این هیچ انگاری شکلی
ثابت شده میان خدا،آرمان،انسان و هدف دارد] . پس زمانی که نیجه در داشتن
هدف چیزی جز هیچ انگاری نمی بیند و جوابی نمی یابد،نمی سازد،حتی پاسخی نمی
دهد به این منظور می توان دانست وی با خرد نمودن مفهو م اشاره شده سازه
ارزشی دوم (هدف) زیر ساخت که همان مسیر (اعتقاد) یک مجموع از معیار هی
ارزشی را کم میکند،نه فقط به منظور ویرانی ارزش ها بلکه برای اشاره به
شناخت ارزشِ هیچ انگاری که سازه ای ندارد.
ُسازه انگاری- مهرزاد ماهیار