زنانگی ام
Tuesday, 2 February 2016، 10:19 PM
خویش بالین سارِ زنانگی ام
فهمیده ام
اندوه کاغذهای سوخته را،
کجای منظره تو را نقاشی-اند
که باز
هیچ منحنی،
توصیف خط تنت نگردید
تا
من به تندیسانی سربریده
کاهی ترین چوب خوش تراش جلگه های بی چشمه را
بسان خطِ سرکشِ زندگی
محو کرده ام،
تن خویشتنت را
و
به تماشای هیچ اندیشیده ام؛
اگر
در همزمانی خیالم
مرا میان آب های روان یافتی
و موج سیلاب-ش
غریوکشان،
به آغوش نمکزار های ساحلم بازگرد
و با خیال من هم آغوش شو تا با جزری فروکش
سحرگاه
میان ماسه های داغ
خیال گام های برهنه ات را در ذهنم
جای دهم
چون زیر جریان بلورین آب های
متداوم و شور انگیز
تصویری دیده ام
شامگاهان میانم برخیز.
16/02/02